متن آهنگ خالق از معین

ای خالق هر قصه ی من این من و این تو بر ساز دلم زخمه بزن این منو این تو
هر لحظه جدا از تو برام ماهی و سالی با هر نفسم داد میزنم جای تو خالی
منم عاشق ناز تو کشیدن به خاطر تو از همه بریدن تنها تورو دیدن
منم عاشق انتظار کشیدن صدایه پاتو از کوچه شنیدن تنها تورو دیدن

تو اون ابر بلندی که دستات شفای شوره زار
تو اون ساحل نوری که هر موج به تو سجده میاره
تو فصل سبز عشقی که هر گل بهار و از تو داره
اگه نوازش تو نباشه گل گلخونه خاره
منم عاشقه ناز تو کشیدن بخاطر تو از همه بریدن تنها تو رو دیدن
منم عاشقه انتظار کشیدن صدای پات از کوچه شنیدن تنها تو رو دیدن

ای خالقه هر قصه ی من این منو این تو بر ساز دلم زخمه بزن این من و این تو
هر لحظه جدا از تو برام ماه و سالی با هر نفسم داد میزنم جایه تو خالی

تو آخرین کلامی که شاعر توو هر غزل میاره
بدون تو خدا هم تو شعرهاش دیگه غزل نداره
بمون که شوکت عشق بمونه که قصه گوی عشقی
نگو که حرمت عشق شکسته تو ابروی عشقی
منم عاشقه ناز تو کشیدن بخاطر تو از همه بریدن تنها تو رو دیدن
منم عاشق انتظار کشیدن صدای پا تو از کوچه شنیدن تنها تو رو دیدن