متن آهنگ باز زوج باز فرد از عرفان

چه عزمه جزمی داری هرشب یه بزمی داری تلاشِ مذبوحانه
فرار از اشکو ناله میگفتی هرگل یه بویی داره
هر دل بر جستجویی دارهه آقا چه رویی داره دیگه بسه قصه های تازه
می پاشی از شیرازه اصلا چیه توفازت بازباز توی دربه در
مجروحو خسته از سفر ناچار که دلرو بسپری بدریا
بازباز توی دربه در مجروحو خسته از سفر
ناچارکه دلرو بسپری بدریا بازم پی قصه های تازه
فقط فکرشه ارضا شی یهو میاد بازم احساس
که خربشه و کاغذ امضاشه ولی وقتی می خوره تنه به تنش
می گه خودشه میرمو همین تاتهش ولی تهش یعنی تاابدو یک روز
دور می شین ازهم می شین غریبه تهش گفتی منو دوس داری خوده منو
حالا خوب بلد بودی مدلمو حالت عادیه زره زره عوضم کنی
اگه منو می خوای باید بخوای کله منو عوض نمی شم
حیف که هولی زدی به بنبست و بازم راهی نموند براما جزبازگشت
عشقِ ابدی تعطیله جمعه ست و ماهم مثل باقی روزا باززوج بازفرد
باز باز تویه دربه در مجروحو خسته از سفر
ناچارکه دلرو بسپری بدریا باز باز تویه دربه در
مجروحو خسته از سفرد ناچار که دلرو بسپری به دریا
دلشکسته چحالی داره مگه تنت می خواره؟
حواست نیست به حالت مساعد نیست احوالت
دیگه هرچیزی هم حدی داره این دله پاره پاره
صد پاره شد بی چاره دیگه بسه قصه های تازه
می پاشی از شیرازه اصلاً چیه تو فازت
باز زوج باز فرد باز زوج باز فرد
باز زوج باز فرد باز زوج باز فرد
باز زوج باز فرد باز زوج باز فرد