متن آهنگ دروغ از حصین

بین همه غریبه ای آه خالیتر از همیشه ای آه دلت فقط دریچه می خواد یه نور توو این مسیر
دلت می خواد بگم مست دلم می خواد بگم هست می خوای دروغ بگم از أ این راهیکه باخت یه سرست

تو دروغ دوس داری دقیقاً دل گوشاتم تنگه شدیداً واسه غرور لحظه رسیدن باهاش میری تامرز ندیدن باس میری اما نور نیس دیدی چه آسون ریخت همونا که ساخته بودی تو تصوری که روندی آه
دروغو دوس داری تو دروغ و دوس داری دروغ و دوس داری نگو نه تو دروغو دوس داری اه
بگو تاحالا چندبار دلو بودی همراش چیزیرو که امروز ندیدی میری به امید فردا باز
رفتنیم أ جمعتون ازاین هوا از این دمو دود همه چیمو جمعو جور کردم ریختم تو این چمدون
به همه چیم گند زدین هر رنگی شدم رنگ زدین بریدین دوختین مغزمو کردین تو کف تمیز
گفتی رنگ شب با صبح فرق نداره گفتم حق باتو
د وقتی دهن واکن که می خوری نخورم منم پاشو
تو دروغو دوس داری این لباس دورو دوس داری دورغ کنار رویا یا حقیقتو گوش مالیش
دروغو دوس داری تو دروغو دوس داری دروغو دوس داری نگو نه تو دروغو دوس داری اه
بگو تاحالا چندبار دلو بودی همراش چیزیرو که امروز ندیدی میری به امید فردا باز
پشت سرته حقیقت اون پشت سرته چیزیکه تو سختی ورته فقط همین رخت تنته فقط راه
فقط راه امید هدف قفس بال تموم میشه جمله چارراهی که به همه خورده
تهشم می مونه یه شوق مرده برات میر*ینه توو کل شب هات
جلو همه قفل دراو تو هم با تنی که لخت براش تاباز شه
تنو بفروش درِباز شه درِبعد هم اگه داشت که
دلت بلده ببره یه جوری تو رو که بمونی همیشه پشتش آه
دروغو دوس داری تو دروغو دوس داری دروغو دوس داری نگو نه تودروغو دوس داری اه
بگو تا حالا چند بار دل و بودی همراش چیزی رو که امروز ندیدی می ری به امید فردا باز