دانلود آهنگ شایع به نام سیگارای نکشیده از سایت ونوس موزیک

متن آهنگ سیگارای نکشیده

ببینم خوشبختی تو یهچی که دلتو خوش کنه داری
جایی کف زدنه برا همه یدلیل که مشتتو مشت کنه داری
کتابی که باهاش رشد کنی داری یکیکه دیدیش چشماتو درشت کنی داری
تو هم مث من خود خوری داری توو فکر آرزوهات تا صب نمی خابی
توهم یادت میره بد بقیه رو هرروز توو خونه می شنوی حرفای همیشه رو یا نه
من اصاً دوس دارم واضح ندیدنو اعصاب همیشه خردمو مودِ جریممو
من ماله گوش ندادنم اصاً چون این طوری راحتم همه ناراحتن ازم
تو هم مثله همه باهام حرف نزن نمی تونم باشم باهات هم نظر
کسی نمی دونه چمه من توو اتاق الآن کجامو می خوام برسم تا کجا
هر روزمو به فکرِ فردا دچار سیگارای نکشیده تلپن پا ششام
اما دیگه می شکنمشون دیگه لب نمی زنم به هیچ رقمشون
من جای آرزوهام نیس بغله جوب توو خونم کنده شده أ بیخ کلکشون
من یه آدم دیگه ساختم از ضربان همیشه تنده زیر کاپشنم
بستم با خودم دیگه گاف ندم و نیفته پایین عینهو گاو سرم
من دیگه فندک نیست جیبم گذشت اون شبها که کلم گیج میرفت
من این منو تغییر میدم بهمه نشون میدم بوقتش کیم

به خودم سر زدم بعد کلی دوری بخودم سر زدم حالش اصلا خوب نیست
توو چشمام زل زد و بهم خندید انگاری این وسط یه چیزی اصاً جور نیس
چقدر سوختی تو توو آتیشِ من چقدر بدست تو من بازیچه شم
حالا که بر نمیام از پسِ تو می شکونم خودمو آینه واسطست

دور شدم ا آدمای بیرحم نزدیک شدم به باورای دیگه ام
نمی خام دیگه مث قبل باشم می خوام شروع کنم اَ نو با پیلم
خسته شدم بسه گلم مسته شلم دسته خودم نبود لحظه شدن
عمرو میگم حصر دورم توو نسلِ گو*م گیر مغزه پرم
چقدر جلو آینه خرد شم بگو چقدر سیگارا دود شن بگو
چقدر توو این تنهاییام باخودم
خلوت کنم بگم دوستم بمون درس گرفتم درس پس می دم
راه درستو دربست می رم این شکستارو از بس دیدم
الان جبران اون همه پسرفت می شم می دونم میت ونم گذشتمو خاک کنم
می دونم می تونم بن بسته رو راه کنم می دونم می تونم میلاد قدیمو
برای همیشه بکشمو روبان سیاه قاب کنم باورم اینه از پسش برمیام
آروزمو می کنم تهش من بیدار ساخته شدم برا همه سختیا
سلام آینده بعدش عزت زیاد

بخودم سر زدم بعد کلی دوری بخودم سر زدم حالش اصاً خوب نیست
تو چشام زل زدو بهم خندید انگاری این وسط یه چیزی اصاً جور نیس
چقد سوختی تو تو آتیشِ من چقد بدست تو من بازیچه شم
حالاکه برنمیام از پسِ تو می شکونم خودمو آینه واسطست

رنگ مالیدم به دیوارای اتاق نظم دادم به بهم ریختگیش
به حال و هوای همیشگیش به پایه شکسته یِ میز
بهمه چی یه شکلی دادم دیدم همون که دلم دلش میخوادم
دیدم یه ترس از تغییر الکی و چند ساله هی الکی هی کشش میدادم
چقد شدنی بود ، چقد خودم سختش کرده بودم این زنده بودنو
أ خودم عق زده بودم نصف خونرو اما باز یه تصمیم کرد مثل کوه منو
تصمیم گرفتم تکرار نشه هر غلطیو می دونم اشکال تهشه
امشب دیگه مث همیشه نی با نیش باز چشام لشه