دانلود آهنگ اهریمن از ارشاد ارشاد

متن آهنگ اهریمن از ارشاد

پایین کشیدی پرچم عشقو به بن بست رسوندی منو بی انصاف
همی ن دستا که ول کردی تو امروز یه روز عاشقونه موهاتو می بافت
ایندفعه بگو برای کی تورو پیش کی ببینم خطای رو پیشونیم می گن چی کشیدم
چند وقته دیگه حتی خونه مون نمی رم آدمای اطرافم دونه دونه می رن
چند وقته من و تو کسی رو نمی دم و دلمم نمی خواد کسی رو ببینم
نه هر چقدم به ظاهرت برسی من که

تو رو جون من دوباره منو بیار یادت یکم
تو بودی خون من جون من محبوب من
اینو دل من ثابت می کرد تو رو جون من
بیخودی روت فاز خوبی بر می داشتم کاش منم مثل تو قلب سنگی داشتم
حالم حال اسباب بازی که صاحابش دیگه بچه نیست
یا حال اون پیرمردی که همدمش مرده رفته نیست
یا حال اون تک پرنده که تو زدی بالاشو بد شکستی
حالاهم که خودش خوب شده سنگ دلی نمی تونی پر بدیش

بگو کجایی با معرفت که ببینی شدم با همه سرد خبر نداری
قلبم شده معدن درد تو که می گفتی همدمتم الان کجایی

پایین کشیدی پرچم عشق رو به بن بست رسوندی منو بی انصاف
همی ن دستا که ول کردی امروز یه رو عاشقونه موهاتو می بافت
تو رو بالا می بردم شهر من باشی تا به قدرت رسیدی پشت هم شورش
بگو کی تاج رو سرت گذاشت شاهم دست این پادشاهیت قلب من بودش

دوباره تو دوباره من دوباره خندمو باز دوباره اشک
دوباره خنده هایی که حرصی همه موهای سفیدی که می گن ارثی همه
ای دوباره خندم مرده داده رفیقامم دور و برم کمتر شد
خودمم نمی دونم الان واسه چی دوسش دارم
فقط این ریه می دونه بعد اون چی بودش حالم
هی بیخیال ببین همش فدای موت دیگه حال ندارم حتی بگم سلامت کو
کوشش حال و اوضاع خوبم و شاد بودن تو خراب کردی پسری که خودش خرابت بود
ببین دلمو بردی ولی خودمو که نه اخه هیچ ادمی انقدر هر جایی نمی شه
با اهریمن انگاری نسبت داری در این حد ذات بد تنهایی نمی شه
یه مشتلوق بده منو خوردم که کردی چشماتو تونستی رو من ببندی
جذاب ترین بی ذات دنیایی لعنت به خاطرات بی صاحاب دوتایی
از این به بعد باید پا بذارم روی دل تو نه دقیقا روی دل خودم
چقدر باید هر شب خواب تو رو ببینم خواب چشمای مشکی

بگو کجایی با معرفت که ببینی شدم با همه سرد خبر نداری
قلبم شده معدن درد تو که می گفتی همدمتم کجایی

خود اهریمنه چشمات که چشمای منو خون کرد
من اینجا چنگ دیوارم تو بی استرس و خونسرد

این یه تیکه هم واسه اون کسیه که خودش گوش بده همه چیو یادش می اد

تو اخرین دیدارمون اشکات می ریختش بی امون
می گفتی نری یه وقت که داغونه حالم منم که نادون عالم
که تو رو رها کردم رفتم سمت یه خانوم نامرد

پایین کشیدی پرچم عشقو به بن بست رسوندی منو بی انصاف
همی ن دستا که ول کردی تو امروز یه روز عاشقونه موهاتو می بافت