دانلود آهنگ پیشم نمون از ساسی مانکن و حسین مخته ساسی مانکن و حسین مخته

متن آهنگ پیشم نمون از ساسی مانکن و حسین مخته

ساسی مانکن ساسی مانکن حسین مخته حسین مخته کوشا فیلیپ کوشا فیلیپ علی علی یلی

قانون ما توی رپ اثبات شده ببین دل من از در و دافی اشباع شده
از جملات من آره شدی وحشت زده تو مثل سربازی حسین سرلشکره
می خونم روز رفتنت هنوز یادته هنوز نشده یکی مثل من به تو پا بده
مثل قدرت رد کردن حادثه این عشق توی وجود تو باعث
وارثه جاذبه توی کره خاکی بگو منو ول کردی رفتی با کی
بگو بگو محکم بمون سر همه حرفات فکرشم نکن که دوباره بمونم باهات
همه گفتنی هام توی این مطلبه تو گذاشتی رفتی ولی خب البته
گفتی الان وقتشه طرف مست ساسان دوست دارم خیلی خب بسه

من پیامبر رپم بدون تو منافقی من از تو خیلی سر ترم تو هم موافقی
اسمم حسین سومی ن رهبر رپم از صدام باید بکنی احساس خطر
صدامو تو بشنو کلماتو درک کن لحظه خسته شده ثانیه رو ترک کن
آها فکر می کردم تو نیستی اون جور که همه هستن بگو آره یه بدی دیده بودی تو از من
به تو گفتم نرو نه یه دفعه صد دفعه قلب منه که پیش عشق تو مستضعفه
سیاستای کثیفت این جا دیگه می شه پدید تو رفتی و منم می رم دنبال یه داف جدید
جریان ما نداشت حتی یه قطب مثبت نفرت من نسبت به تو دیگه شده مفرد
امثال تو تو این رابطه ها خیلی ماهرن حالا اومدی می گی دوست دارم واقعا

منه ببینی می ام امشب تو خوابت ولی یادت باشه بزنی نقابت
یعنی جلوم بگی عاشقمی و پشتم بگی این خز و خیلا وای منو کشتن
یادته سرد بود دستام گفتم بگیر گفتی آتیش روشن کن سرما نمی ر
منم روشن کردم با الکل چشمام دارم می نویسم با کبریت دستام
این آتیش باشه هدیه ای از ما تقدیم به سراسر دنیا
دیگه معنی نداره کلمة دو تا عشق بوده ولی تو قرون وسطا
دیگه بدم می اد از حروف دختر چون به هر کی گفتم طلوعه
گفت نه غروب درست کرد بهم گفت یه فرصت
منم گفتم مهلت ولی باز تپق زد

به من گفتی که عاشق شدی با یه نگاه صد دل باعث شدی
که من به خودم خیلی فحش بدم ولی الان تو رو گذاشتم پشت سر
حتی نشون به اون نشون که من بهت گفتم بمون اما تو هم مثل همون آدم سابقی بدون
دیگه دیره بسه برو خیره نشو به من حتما اینه حرف دلت که با خودت منو ببر
تو حاکم شده بودی تو قلب من تو عامله خود اونی که دست کم
منو چند بار تا لب مرگ رسوندی همه بهت می گن باید با من می موندی
آره توی زندگی من چیزی نمونده واسم به جز چند تا کاغذ و با یه دونه قلم
می ریم تو شبای سرد زیر بارونای سرد از چشاش می ومد اشک ولی هرگز نزد حرف
از تو یاد نمی کنه از نگام اینو بفهم می خوام باز بری خودت